گز اصفهان: شیرینی که از دل کویر اومد
اولین ایستگاه سفرمون اصفهانه، شهر گنبدهای فیروزهای و البته گز معروفش. اما میدونستید که این شیرینی خوشمزه در اصل از دل کویر اومده؟
داستان از این قراره که قدیمها، کاروانهایی که از مسیر جاده ابریشم میگذشتن، تو بیابونهای اطراف اصفهان با یک گیاه عجیب روبرو شدن. این گیاه که بهش گَوَن میگفتن، یه شیره شیرین داشت که کارواننشینها از اون برای تقویت قوا استفاده میکردن. کم کم این شیره راهش رو به شهر اصفهان باز کرد و قنادهای خلاق اصفهانی اون رو با سفیده تخم مرغ و مغزهای خوشمزه ترکیب کردن و شد همین گزی که الان میشناسیم.
جالبه بدونید که تولید گز هنوز هم یه هنره. قنادهای اصفهانی با عشق و دقت زیادی گز درست میکنن و هر کدوم فرمول مخصوص خودشون رو دارن. برای همینه که طعم گز اصفهان رو هیچ جای دیگه نمیشه پیدا کرد.
سوهان قم: شیرینی که از یه اشتباه متولد شد
حالا بریم سراغ سوهان قم. این شیرینی خوشمزه که طعم و بوش آدم رو از خود بیخود میکنه، یه داستان جالب داره. میگن حدود 150 سال پیش، یه قناد قمی داشته حلوا درست میکرده که یهو حواسش پرت میشه و یادش میره شعله زیر دیگ رو کم کنه. وقتی برمیگرده میبینه که حلواش سفت و برشته شده.
اولش فکر میکنه که همه چیز خراب شده، اما وقتی مزهش میکنه، میفهمه که یه چیز فوقالعاده درست کرده. این شیرینی جدید رو به خاطر صدای سوهان مانندی که موقع شکستنش ایجاد میکرد، سوهان نامیدن.
از اون موقع تا حالا، سوهان قم راه درازی رو طی کرده. الان دیگه فقط ساده نیست و با انواع طعمها مثل زعفرانی، پستهای و حتی شکلاتی درست میشه. اما هنوز هم اصل کاری همون سوهان سادهست که با عسل و روغن بادام درست میشه و عطرش آدم رو زنده میکنه.
کلوچه فومن: رازی که نسل به نسل منتقل شده
حالا بریم شمال، جایی که بوی دریا و جنگل با بوی کلوچههای تازه قاطی میشه. کلوچه فومن یکی از معروفترین سوغاتیهای شماله که داستانش برمیگرده به حدود 200 سال پیش.
میگن یه خانم فومنی که شوهرش دریانورد بوده، برای اینکه غذای شوهرش تو سفرهای طولانی خراب نشه، یه نوع نان شیرین درست کرد که هم مقوی بود و هم دیر فاسد میشد. این نان که با آرد برنج و مغز گردو درست میشد، کم کم بین اهالی فومن محبوب شد و تبدیل شد به کلوچهای که امروز میشناسیم.
جالبه بدونید که دستور پخت اصلی کلوچه فومن هنوز هم یه رازه که سینه به سینه تو بعضی خانوادهها منتقل میشه. هر چند الان کلوچههای فومن با طعمهای مختلف درست میشن، اما هنوز هم اصل کاری همون کلوچهی سادهست که با بوی هل و دارچین آدم رو مست میکنه.
زعفران قائنات: طلای سرخی که از دل کویر سر برآورد
و اما برسیم به زعفران، این طلای سرخ ایران که شهرتش جهانی شده. داستان زعفران قائنات برمیگرده به حدود 700 سال پیش، زمانی که یه تاجر عرب چند تا پیاز زعفران رو از اسپانیا به ایران آورد.
این پیازها تو منطقه قائنات کاشته شدن و عجیب اینکه، تو این آب و هوای خشک و کویری، زعفران حسابی جون گرفت و رشد کرد. کم کم کشاورزهای منطقه فهمیدن که این گیاه عجیب و غریب چقدر با ارزشه و کشتش رو گسترش دادن.
جالبه بدونید که برداشت زعفران هنوز هم مثل قدیم، دستی انجام میشه. هر سال تو فصل پاییز، مردم قائنات از بزرگ و کوچیک جمع میشن و گلهای زعفران رو میچینن. بعد با دقت و حوصله، کلالههای قرمز رنگ رو جدا میکنن. این کار اونقدر ظریف و دقیقه که میگن فقط از دست زنان و مردان با تجربه برمیاد.
زعفران قائنات حالا دیگه یه برند جهانی شده و تو آشپزخونههای معروفترین رستورانهای دنیا پیدا میشه. اما هنوز هم بهترین زعفران دنیا رو میشه تو همون روستاهای کوچیک اطراف قائنات پیدا کرد.
گیوه ملکی: کفشی که تاریخ رو زیر پا گذاشت
حالا بریم سراغ یه سوغاتی که شاید کمتر بهش توجه میشه، اما یه دنیا تاریخ و هنر پشتشه. گیوه ملکی، این کفش سنتی که تو شهر ملایر همدان تولید میشه یک تاریخ چند صد ساله داره.
داستان از این قراره که قدیمها، مردم منطقه برای محافظت از پاهاشون در برابر سرما و گرمای شدید، شروع کردن به بافتن کفشهایی از الیاف گیاهی. کم کم این کفشها تکامل پیدا کردن و تبدیل شدن به گیوههای امروزی که هم راحتن و هم بادوام.
جالبه بدونید که ساخت یه جفت گیوه ملکی میتونه تا چند هفته طول بکشه. اول رویه کفش رو میبافن، بعد کف اون رو با لایههای متعدد پارچه درست میکنن و در آخر همه رو به هم میدوزن. این کار اونقدر ظریف و دقیقه که میگن فقط از دست استادکارهای ماهر برمیاد.
گیوه ملکی حالا دیگه فقط یه کفش نیست، بلکه یه اثر هنریه که داره کم کم راهش رو به دنیای مد باز میکنه. جالبه بدونید که این روزها، طراحهای لباس دارن از طرح و نقش گیوه ملکی تو طراحیهاشون الهام میگیرن.
ترمه یزد: پارچهای که قصههای هزار و یک شب رو روایت میکنه
و اما آخرین ایستگاه سفرمون، شهر بادگیرها، یزد. جایی که هنر ترمهبافی هنوز هم زندهست و نفس میکشه. ترمه، این پارچه ظریف و پر نقش و نگار، یه تاریخ چند صد ساله داره که برمیگرده به دوران صفویه.
میگن شاه عباس صفوی عاشق پارچههای ظریف و زیبا بود. برای همین دستور داد بهترین بافندههای کشور جمع بشن و یه پارچه خاص و منحصر به فرد ببافن. حاصل کار این هنرمندها شد ترمه، پارچهای که با نخهای ابریشم و پشم ظریف بافته میشه و نقشهای پیچیده و زیبایی داره.
جالبه بدونید که بافت یه تخته ترمه میتونه تا چند ماه طول بکشه. هنرمندهای ترمهباف با دقت و حوصله، نقشهای پیچیده رو روی پارچه پیاده میکنن. هر کدوم از این نقشها یه معنی و مفهومی داره. مثلاً نقش بته جقه که روی اکثر ترمهها دیده میشه، نماد زندگی و باروریه.
ترمه یزد حالا دیگه فقط یه پارچه نیست، بلکه یه اثر هنریه که داره کم کم راهش رو به دنیای مد و دکوراسیون باز میکنه. این روزها میشه ترمه رو نه فقط به عنوان رومیزی یا شال، بلکه به عنوان تزئینات خونه هم دید.
همراهان عزیز، این بود داستانهای جالب از معروفترین سوغاتیهای ایران. میبینید که هر کدوم از این سوغاتیها یک دنیا تاریخ و فرهنگ پشتشون خوابیده. وقتی یه تیکه گز میخوریم یا یه شال ترمه میخریم، در واقع داریم یه تیکه از تاریخ و فرهنگ ایران رو با خودمون حمل میکنیم.
این سوغاتیها فقط یه یادگاری ساده نیستن. اونا پل ارتباطی ما با گذشتهمون هستن. هر کدومشون یه داستان برای گفتن دارن، یه داستان از هنر، خلاقیت و پشتکار مردم این سرزمین. پس دفعه بعد که رفتید سفر و خواستید سوغاتی بخرید، یادتون باشه که دارید یه تیکه از تاریخ و فرهنگ ایران رو میخرید.
و اما یه پیشنهاد ویژه برای شما دوستان عزیز! اگه دوست دارید این سوغاتیهای خاص و پر داستان رو از نزدیک ببینید و حتی بخرید، حتماً سری به سایت شهر سوغات بزنید. این سایت، اولین مرکز تخصصی سوغات در ایرانه که داره با دقت و وسواس، بهترین سوغات ایران رو کنار هم گردآوری میکنه تا شما به راحتی چند کلیک ساده آنها رو کنار خودتون داشته باشید. راستی دلتون میخواد درباره داستان کدوم یکی دیگه از سوغاتیهای معروف ایران بدونید؟ اگر شماهم داستان سوغاتیهای شهر خودتون رو میدونید اینجا در بخش نظرات آن را با سایر دوستان به اشتراک بگذارید.